۱۳۸۸ فروردین ۱۷, دوشنبه

شاید این جمعه بیاید , شاید

با همه لحن خوش آوایی ام
در بدر کوچه تنهایی ام
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه تو از همه پرشورتر
کاش که این فاصله را کم كني
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ما می شدي
مایه آسایش ما می شدی
هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسایل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامش جان من است
نامه تو خط امان من است
ای نگه ات خاستگه آفتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده دیدار ما
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شايد

برای سلامتی آقا امام زمان صلوات
و همچنین برای شادی روح مرحوم آغاسی سراینده این اشعار صلوات